تفسیر قرآن ... | هر حرفی را نباید بازگو کرد ... | مؤمنانی که مرتبهشان از صحابه بالاتر است ... | تنها راه باقی مانده برای دشمن فضای مجازی و نفوذ به ذهن ها ... | همیشه گوش به فرمان امام امت باشید ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
*****************
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۰۴ تا ۱۰۷
قد جاءکم بصائر من ربکم فمن اءبصر فلنفسه و من عمى فعلیها و ما اءنا علیکم بحفیظ (۱۰۴)
و کذلک نصرف الایات و لیقولوا درست و لنبینه لقوم یعلمون (۱۰۵)
اتبع ما اءوحى إ لیک من ربک لا إ له إ لا هو و اءعرض عن المشرکین (۱۰۶)
و لو شاء الله ما اءشرکوا و ما جعلناک علیهم حفیظا و ما اءنت علیهم بوکیل (۱۰۷)
ترجمه :
۱۰۴ - دلائل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد، کسى که (بوسیله آن حق را) ببیند به سود خود اوست و کسى که از دیدن آن چشم بپوشد به زیان خود اوست ، و من شما را اجبار نمیکنم .
۱۰۵ - و این چنین آیات را در شکلهاى گوناگون بیان مى داریم بگذار آنها بگویند تو درس خوانده اى (و آنها را از دگرى آموخته اى ) هدف ما این است که آنرا براى کسانى که علم و آگاهى دارند روشن سازیم .
۱۰۶ - از آنچه از طرف پروردگارت بر تو وحى شده پیروى کن ، هیچ معبودى جز او نیست ، و از مشرکان روى بگردان .
۱۰۷ - اگر خدا مى خواست (همه به اجبار ایمان مى آوردند و هیچ یک ) مشرک نمى شدند و ما تو را مسئول (اعمال ) آنها قرار ندادیم و وظیفه ندارى آنها را مجبور (به ایمان ) سازى .
تفسیر
وظیفه تو اجبار کردن نیست
این آیات در حقیقت یک نوع خلاصه و نتیجه گیرى از آیات گذشته است . نخست مى گوید: دلائل و نشانه هاى روشن در زمینه توحید و خداشناسى و نفى هر گونه شرک که مایه بصیرت و بینائى است براى شما آمد (قد جائکم بصائر من ربکم ).
بصائر جمع بصیرة از ماده بصر به معنى دیدن است ، ولى معمولا در بینش فکرى و عقلانى به کار برده مى شود، و گاهى به تمام امورى که باعث درک و فهم مطلب است ، اطلاق مى گردد، و در آیه فوق به معنى دلیل و شاهد و گواه آمده است و مجموعه دلائلى را که در آیات گذشته در زمینه خداشناسى گفته شد در بر مى گیرد بلکه مجموع قرآن در آن داخل است .
سپس براى اینکه روشن سازد این دلائل به قدر کافى حقیقت را آشکار مى سازد و جنبه منطقى دارد، مى گوید: آنهائى که به وسیله این دلائل چهره حقیقت را بنگرند به سود خود گام برداشته اند، و آنها که همچون نابینایان از مشاهده آن خود را محروم سازند به زیان خود عمل کرده اند (فمن ابصر فلنفسه و من عمى فعلیها).
و در پایان آیه از زبان پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى گوید: من نگاهبان و حافظ شما نیستم (و ما انا علیکم بحفیظ).
در اینکه منظور از این جمله چیست ، مفسران دو احتمال داده اند، نخست اینکه من حافظ اعمال و مراقب و مسئول کارهاى شما نیستم ، بلکه خداوند همه را نگاهدارى مى کند و پاداش و کیفر هر کس را خواهد داد، وظیفه من تنها ابلاغ رسالت و تلاش و کوشش هر چه بیشتر در راه هدایت مردم است .
دیگر اینکه : من مامور و نگاهبان شما نیستیم ، که با جبر و زور شما را به ایمان دعوت کنم ، بلکه تنها وظیفه من بیان منطقى حقایق است و تصمیم نهائى با خود شما است .
و مانعى ندارد که هر دو معنى از این کلمه ، اراده شود.
در آیه بعد براى تاکید این موضوع که تصمیم نهائى در انتخاب راه حق و باطل با خود مردم است ، مى گوید: این چنین ما آیات و دلائل را در شکلهاى گوناگون و قیافه هاى مختلف بیان کردیم (و کذلک نصرف الایات ).
ولى جمعى به مخالفت برخاستند و بدون مطالعه و هیچگونه دلیل ، گفتند این درسها را از دیگران (از یهود و نصارى و کتابهاى آنها) فرا گرفته اى (و لیقولوا درست ).
ولى جمع دیگرى که آمادگى پذیرش حق را دارند، و صاحب بصیرتند و عالم و آگاهند، بوسیله آن چهره حقیقت را مى بینند و مى پذیرند (ولنبینه لقوم یعلمون ).
تهمت به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از نظر فراگیرى تعلیماتش از یهود و نصارى ، مطلبى است که بارها از طرف مشرکان عنوان شد و هنوز هم مخالفان لجوج آن را تعقیب مى کنند: در حالى که اصولا در محیط جزیره عربستان ، درس و مکتب و علمى نبود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آن را فرا گیرد، و مسافرتهاى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به خارج شبه جزیره به قدرى کوتاه بود که جاى این گونه احتمال ندارد معلومات یهود و مسیحیان ساکن محیط حجاز نیز به قدرى ناچیز و آمیخته با خرافات بود که اصلا قابل مقایسه با قرآن و تعلیمات پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نبود، توضیح بیشتر درباره این موضوع را در ذیل آیه 103 سوره نحل به خواست خدا خاطر نشان خواهیم ساخت .
سپس وظیفه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را در برابر لجاجتها و کینه توزیها و تهمتهاى مخالفان ، مشخص ساخته ، مى گوید: وظیفه تو آن است که از آنچه از طرف پروردگار بر تو وحى مى شود، پیروى کنى ، خدائى که هیچ معبودى جز او نیست (اتبع ما اوحى الیک من ربک لا اله الاهو).
و نیز وظیفه تو این است که به مشرکان و نسبتهاى ناروا و سخنان بى اساس آنها اعتنا نکنى (و اعرض عن المشرکین ).
در حقیقت این آیه یکنوع دلدارى و تقویت روحیه نسبت به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است ، که در برابر اینگونه مخالفان در عزم راسخ و آهنینش کمترین سستى حاصل نشود.
از آنچه گفتیم به خوبى روشن مى شود که جمله و اعرض عن المشرکین (از مشرکان روى بگردان و به آنها اعتنا نکن ) هیچگونه منافاتى با دستور دعوت آنها به سوى اسلام و یا جهاد در برابر آنان ندارد، بلکه منظور این است که به سخنان بى اساس و تهمتهاى آنها، اعتنا نکند و در راه خویش ، ثابت قدم بماند.
در آخرین آیه مورد بحث بار دیگر این حقیقت را تایید مى کند که خداوند نمى خواهد آنها را به اجبار وادار به ایمان سازد و اگر مى خواست همگى ایمان مى آوردند و هیچکس مشرک نمیشد (و لوشاء الله ما اشرکوا)
و نیز تاکید مى کند تو مسئول اعمال آنها نیستى و براى اجبار آنها به ایمان ، مبعوث نشده اى (و ما جعلناک علیهم حفیظا).
همانطور که تو وظیفه ندارى آنها را به اجبار به کار خیر دعوت کنى (و ما انت علیهم بوکیل ).
تفاوت حفیظ و وکیل در این است که حفیظ به کسى مى گویند که از شخص یا چیزى مراقبت کرده و او را از زیان و ضرر حفظ مى کند، اما وکیل به کسى مى گویند که براى جلب منافع براى کسى تلاش و کوشش مى نماید.
شاید نیاز به تذکر ندارد که نفى این دو صفت (حفیظ و وکیل ) از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به معنى نفى اجبار کردن بر دفع زیان یا جلب منفعت است و گر نه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از طریق تبلیغ و دعوت به کارهاى خیر و ترک کارهاى شر این دو وظیفه را در مورد آنها به صورت اختیارى انجام مى دهد.
لحن این آیات از این نظر بسیار قابل ملاحظه است که ایمان به خدا و مبانى اسلام هیچگونه جنبه تحمیلى نمى تواند داشته باشد، بلکه از طریق منطق و استدلال و نفوذ در فکر و روح افراد باید پیشروى کند، زیرا ایمان اجبارى ارزشى ندارد مهم این است که مردم حقایق را درک کنند و با اراده و اختیار خویش آن را بپذیرند.
قرآن بارها در آیات مختلف روى این حقیقت تاکید کرده و بیگانگى اسلام را از اعمال خشونت بارى همانند اعمال کلیسا در قرون وسطى و محکمه تفتیش
عقائد و امثال آن اعلام مى دارد. و بخواست خدا در آغاز سوره برائة علل سخت گیرى اسلام در برابر مشرکان مورد بحث قرار مى گیرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۰۸
و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل اءمة عملهم ثم إلى ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون (۱۰۸)
ترجمه :
۱۰۸ - (معبود) کسانى را که غیر خدا را مى خوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روى ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین براى هر امتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آنها به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مى کردند آگاه مى سازد (و پاداش و کیفر مى دهد.
تفسیر
به دنبال بحثى که در باره منطقى بودن تعلیمات اسلام و لزوم دعوت از راه استدلال ، نه از راه اجبار، در آیات قبل گذشت ، در این آیه تاکید مى کند که هیچگاه بتها و معبودهاى مشرکان را دشنام ندهید، زیرا این عمل سبب مى شود که آنها نیز نسبت به ساحت قدس خداوند همین کار را از روى ظلم و ستم و جهل و نادانى انجام دهند(و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبواالله عدوا بغیر علم ).
به طورى که از بعضى روایات استفاده مى شود جمعى از مؤ منان بر اثر ناراحتى شدید که از مساله بت پرستى داشتند، گاهى بتهاى مشرکان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام مى دادند، قرآن صریحا از این موضوع ، نهى کرد و رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتى در برابر خرافى ترین و بدترین ادیان ، لازم مى شمارد.
دلیل این موضوع ، روشن است ، زیرا با دشنام و ناسزا نمى توان کسى را از مسیر غلط باز داشت ، بلکه به عکس ، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در اینگونه افراد است ، سبب مى شود که به اصطلاح روى دنده لجاجت افتاده ، در آئین باطل خود راسختر شوند، سهل است زبان به بدگوئى و توهین نسبت به ساحت قدس پروردگار بگشایند، زیرا هر گروه و ملتى نسبت به عقائد و اعمال خود، تعصب دارد همانطور که قرآن در جمله بعد میگوید ما این چنین براى هر جمعیتى عملشان را زینت دادیم (کذلک زینا لکل امة عملهم ).
و در پایان آیه بازگشت همه آنها به سوى خدا است ، و به آنها خبر مى دهد که چه اعمالى انجام داده اند (ثم الى ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون ).
نکته ها
در اینجا به سه نکته باید توجه کرد:
۱ - در آیه فوق ، زینت دادن اعمال نیک و بد هر کس را در نظرش ، به خدا نسبت داده شده ، ممکن است این موضوع براى بعضى مایه تعجب گردد که مگر ممکن است خداوند عمل بد کسى را در نظرش زینت دهد؟!
پاسـخ این سؤال همان است که بارها گفته ایم که این گونه تعبیرات ، اشاره به خاصیت و اثر عمل است ، یعنى هنگامى که انسان کارى را به طور مکرر انجام دهد، کم کم قبح و زشتى آن در نظرش از بین مى رود، و حتى به صورت جالبى
جلوه گر مى شود، و از آنجا که علت العلل و مسبب الاسباب و آفریدگار هر چیز خدا است و همه تاثیرات به خدا منتهى مى شود این گونه آثار در زبان قرآن گاهى به او نسبت داده مى شود (دقت کنید).
و به تعبیر روشنتر جمله زینا لکل امة عملهم چنین معنى مى دهد که آنها را گرفتار نتیجه سوء اعمالشان کردیم ، تا آنجا که زشت در نظرشان زیبا جلوه کرد.
و از اینجا روشن مى شود اینکه در بعضى از آیات قرآن زینت دادن عمل به شیطان نسبت داده شده نیز منافاتى با این موضوع ندارد، زیرا شیطان آنها را وسوسه به انجام عمل زشت مى کند و آنها در برابر وسوسه هاى شیطان تسلیم مى شوند و سرانجام گرفتار عواقب شوم عمل خود مى گردند، و به تعبیر علمى ، سببیت از ناحیه خدا است اما ایجاد سبب بوسیله این افراد و وسوسه هاى شیطانى است (دقت کنید).
۲- در روایات اسلامى نیز منطق قرآن در باره ترک دشنام به گمراهان و منحرفان ، تعقیب شده و پیشوایان بزرگ اسلام به مسلمانان دستور داده اند همیشه روى منطق و استدلال تکیه کنند و به حربه بى حاصل دشنام نسبت به معتقدات مخالفان ، متوسل نشوند، در نهج البلاغه مى خوانیم که على (علیه السلام ) به جمعى از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام مى دادند مى فرماید: انى اکره لکم ان تکونوا سبابین و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فى القول و ابلغ فى العذر.
من خوش ندارم که شما فحاش باشید، اگر شما به جاى دشنام ، اعمال آنها را برشمرید و حالات آنها را متذکر شوید (و روى اعمالشان تجزیه و تحلیل نمائید) به حق و راستى نزدیکتر است و براى اتمام حجت بهتر.
۳ - گاهى ایراد مى شود که چگونه ممکن است بت پرستان نسبت به خدا بدگوئى کنند در حالى که آنها غالبا اعتقاد به الله (خدا) داشتند و بت را شفیع بر درگاه او میدانستند؟
ولى اگر ما در وضع عوام لجوج و متعصب دقت کنیم خواهیم دید که این موضوع چندان تعجب ندارداین گونه افراد هنگامى که ناراحت شوند، سعى دارند طرف را به هر قیمتى که شده است ناراحت کنند، حتى اگر از طریق بدگوئى به معتقدات مشترک طرفین باشد آلوسى دانشمند معروف سنى ، در تفسیر روح المعانى نقل مى کند که بعضى از عوام جاهل هنگامى مشاهده کرد بعضى از شیعیان ، سب شیخین مى کند، ناراحت شد و شروع به اهانت به مقام على (علیه السلام ) کرد، هنگامى که از او سؤ ال کردند چرا به على (علیه السلام ) که مورد احترام تو است اهانت مى کنى ؟ گفت : من مى خواستم شیعه ها را ناراحت کنم زیرا هیچ چیز را ناراحت کننده تر از این موضوع براى آنها ندیدم !، و بعد او را به توبه از این عمل وادار ساختند.
منبع ادامه …:
هر حرفی را نباید بازگو کرد…
حضرت أمیرالمؤمنین علیه السلام
لا تُحَدِّثْ إِلَّا عَنْ ثِقَةٍ فَتَکُونَ کَاذِبا وَ الکِذبُ ذُلٌّ
جز افراد مورد اطمینان از کسی مطلبی نقل نکن که در غیر اینصورت دروغگو خواهی بود، و دروغ ذلّت است.
«تحف العقول عن آل الرسول صلّی الله علیه وآله» ص ۷۹
*****************
مؤمنانی که مرتبهشان از صحابه بالاتر است
*****************
فرمانده کل سپاه پاسداران:
تنها راه باقی مانده برای دشمن فضای مجازی و نفوذ به ذهن هاست و دشمن هنوز در این عرصه دارای قدرت است و ایمان و آگاهی جوانان ما را هدف گرفته است و نقش روحانیان و دغدغهمندان انقلاب در قلب این میدان تعیین می شود و همه افرادی که مشعلهای علم را بلند کردهاند مسئول هستند که دل ها را مستحکم و جوانان را نسبت به همه حقایق و واقعیتها آگاه کنند.
دشمن، تغییر جغرافیا داده است/ کسانی که دنبال فروپاشی ایران بودند خود گرفتار فروپاشی شدند
شهید جمال خانی مقدم 20 تیرماه 1342 در شهرستان یزد به دنیا آمد. او در وصیت نامه خود چنین مینویسد: «مقید به فرایض دینى خود باشید جاذبه و دافعه على(ع) را در پیشبرد این انقلاب سرلوحه برنامههاى خود قرار بدهید از دو دستگى و نفاق بپرهیزید که سلاح شیطان است …»
بخشی از وصیت نامه شهید محمد برخور:
(شهادت: بیست و دوم تیرماه ۱۳۶۶، در شلمچه)
همیشه گوش به فرمان امام امت باشید
با عرض ادب به پیشگاه مقدس امام زمان (عج) و نائب بر حق اش، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی و درود بر ارواح پرفتوح شهیدان صدر اسلام تا انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و با سلام و درود بر معلولین و مجروحین و امت شهیدپرور و با سلام به پدر و مادر بزرگوارم که حق زیادی بر گردن این بنده حقیر دارند.
لازم دانستم مطالبی را متذکر شوم چرا که شاید بنده هم لیاقت شهادت و جان دادن در راه خدا پیدا کردم.ای امت شهیدپرور و همیشه در صحنه که با کمک های بی دریغ خود، جبهه ها را گرم نگه داشته اید، همیشه گوش به فرمان امام امت باشید و رهنمودهای او را مدنظر و آویزه گوش خود قرار دهید.
نابودی منافقین
نکند خدای ناکرده روزی از خط امام فاصله بگیرید که آن روز دشمن خوشحال خواهد شد. پس تا پیروزی نهایی مستضعفین و آمریکای جنایتکار و شوروی جهان خوار به رزم بی امان خود ادامه دهید و به منافقین و ایادی داخلی شان که هدفی جز ضربه زدن به اسلام و انقلاب اسلامی ندارند، مجال و فرصت ندهید و تا نابودی آن ها سلاح خود را بر زمین نگذارید؛ و درضمن شما خواهران و برادران بزرگوار نیز از دولت جمهوری اسلامی که درگیر جنگ است، توقع بی جا نداشته باشید.
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
التماس دعا